فهرست مطالب
داستان مطب پزشک و داروخانه
ملاقات با دکتر – See a doctor
In the clinic – در کلینیک
Doctor: What brought you here today?
دکتر: چی باعث شده امروز بیاید اینجا؟
Patient 1: I ate chicken in a restaurant yesterday, but it wasn’t fresh. Kind of terrible.
بیمار 1: دیروز در یک رستوران مرغ خوردم اما تازه نبود. یجورایی وحشتناک بود.
Doctor: So you got food poisoning.
دکتر: پس مصمومیت غذایی گرفتید.
Patient 1: Sometimes I have very strong pain in my stomach and after some minutes, it goes away.
بیمار 1: بعضی وقت ها درد خیلی زیادی توی معدم دارم و بعد از چند دقیقه تموم میشه.
Doctor: Ok. You have stomach cramp. So we’ll do some blood test then I’ll see.
دکتر: خب. گرفتگی معده هم دارید. پس چندتا تست خون انجام میدیم تا نتیجه رو ببینم.
…
Patient 2: I have an awful headache and sore throat.
بیمار 2: سردرد خیلی بدی دارمو گلو درد هم دارم.
Doctor: How long have you had these symptoms?
دکتر: چه مدته که این علائم رو دارید؟
Patient 2: For 2 days. And I really feel tired.
بیمار 2: برای دو روز. و خیلی هم احساس خستگی میکنم.
Doctor: You have fatigue. So do you feel dizzy, too?
دکتر: احساس خستگی دارید. پس سرگیجه هم دارید؟
Patient 2: Yes. I also fell nauseous. It’s kind of unpleasant.
بیمار 2: بله. حالت تهوع هم دارم. خیلی ناخوشاینده.
Doctor: Ok. So let’s measure your blood pressure.
دکتر: خب، بذار فشار خون شما رو اندازه بگیرم.
At the pharmacy – در داروخانه
Pharmacist: How can I help you?
داروساز: چطور میتونم کمکتون کنم؟
Customer: Hello. I feel like something is scratching my throat.
بیمار 1: سلام. حس میکنم یه چیزی گلوم رو میخارونه.
Pharmacist: So you have scratchy sensation in your throat.
داروساز: پس توی گلوتون احساس خارش دارید.
Customer: Also I feel pain in my chest.
بیمار 1: توی قفسه سینه هم احساس درد دارم.
Pharmacist: So, just chest pain and dry cough.
داروساز: پس فقط درد قفسه سینه و سرفه خشک.
Customer: Runny nose, too. And it’s hard to breath sometimes. And a mild headache.
بیمار 1: آبریزش بینی هم دارم. و گاهی وقت ها سخت نفس میکشم. و یه سردرد خفیف هم دارم.
Pharmacist: Shortness of breath.
داروساز: تنگی نفس.
Customer: I can’t eat food at all. Because of shortness of breath.
بیمار 1: اصلا نمیتونم غذا بخورم. بخاطر نفس تنگی.
Pharmacist: Difficulty swallowing. Wait here, please.
داروساز: مشکل بلعیدن. لطفا اینجا منتظر باشید.
Customer: Thanks.
بیمار 1: ممنون.
Pharmacist: So, for your cough, I am going to give you these cough drops. But you have to go and see a doctor. She’ll probably prescribe some antibiotics.
داروساز: خب برای سرفه شما، قطره سرفه بهتون میدم. اما باید حتما برید دکتر. احتمالا کمی آنتی بیوتیک براتون تجویز میکنه.
Customer: How long do I need to take them for?
بیمار 1: برای چه مدت باید اونارو مصرف کنم؟
Pharmacist: For 3 days. That’ll be $4.55, please.
داروساز: برای سه روز. 4.55 دلار میشه، لطفا.
Customer: Thank you so much.
بیمار 1: خیلی ممنون.
…
Pharmacist: How can I help you?
داروساز: چطور میتونم کمکتون کنم؟
Patient 1: Hello. I Have a prescription.
بیمار 1: سلام. یه نسخه دارم.
Pharmacist: Wait. I’ll get these medicines for you.
داروساز: صبر کنید. این داروها رو براتون میارم.
Patient 1: Thanks.
بیمار 1: ممنون.
Pharmacist: Here you go.
داروساز: بفرمایید.
Patient 1: Sorry. Can you tell me how should I use them?
بیمار 1: متاسفم. میتونید بگید چطور باید آن ها رو مصرف کنم؟
Pharmacist: Sure. Take these pills twice a day. Be careful not to take them with other medicines.
داروساز: حتما. این قرص ها رو دوبار در طول روز مصرف کنید. دقت کنید که همراه داروی دیگه مصرف نکنید.
Patient 1: And is there any side effect?
بیمار 1: آیای عوارض جانبی هم داره؟
Pharmacist: Don’t worry about it. Just avoid doing heavy physical activities after taking them for at least half an hour.
داروساز: نگران نباشید. فقط از انجام فعالیت فیزیکی سنگین بعد از خوردن آن ها برای حداقل نیم ساعت خودداری کنید.
Patient 1: Thanks.
بیمار 1: ممنون.
Pharmacist: Your welcome. Here is your receipt.
داروساز: خواهش میکنم. بفرمایید رسید شما.
Patient 1: Can I pay by credit card?
بیمار 1: میتونم با کارت اعتباری پرداخت کنم؟
Pharmacist: No problem.
داروساز: مشکلی نیست.
Patient 1: You help a lot. Have a good day. Bye.
بیمار 1: خیلی کمک کردید. روز خوبی داشته باشد. خدانگهدار.
عبارات کاربردی در مطب پزشک و داروخانه
کلمه به انگلیسی | تلفظ | کلمه به فارسی |
---|---|---|
fresh | فرِش - /freʃ/ | تازه |
terrible | تِریبِل - /ˈterəbl/ | وحشتناک |
poisoning | پُیزِنینگ - /ˈpɔɪznɪŋ/ | سمی |
strong | استرانگ - /strɒːŋ/ | قوی |
stomach | استامَک - /ˈstʌmək/ | معده، شکم |
cramp | کرَمپ - /kræmp/ | انقباض، گرفتگی |
blood test | بلاد تِست - /ˈblədˈtest/ | ازمایش خون |
awful | آفول - /ˈɑːfl/ | ترسناک |
sore throat | سُر ثروت - /ˈsɔːrθroʊt/ | افزودن به موجودی |
symptom | سیپتِم - /ˈsɪmptəm/ | نشانه، علامت |
fatigue | فَتیگ - /fəˈtiːɡ/ | خستگی |
dizzy | دیزی - /ˈdɪzi/ | سرگیجه |
nauseous | ناژِس - /-ˈnɒːziəs/ | حالت تهوع |
unpleasant | آنپلِزِنت - /ʌnˈpleznt/ | امیدوار بودن |
measure | مِژِر - /ˈmeʒər/ | اندازه گیری کردن |
blood pressure | بلاد پرِشِر - /ˈblədˈpreʃər/ | فشار خون |
scratch | اسکرَچ - /skrætʃ/ | خارش |
scratchy | اسکرَچی - /ˈskrætʃi/ | خراش دار |
sensation | سِنسِیشن - /senˈseɪʃn/ | حس |
pain | پِین - /peɪn/ | درد |
chest | چِست - /tʃest/ | قفسه سینه |
cough | کاف - /kɒːf/ | سرفه |
breath | بریث - /breθ/ | نفس کشیدن |
mild | مایلد - /maɪld/ | ملایم |
headache | هِدِیک - /ˈhedeɪk/ | سردرد |
swallow | سوآلو - /ˈswɑːloʊ/ | بلعیدن |
cough drop | کاف دراپ - /ˈkɑːfˈdrɑːp/ | قرص سرفه |
prescribe | پریسکرایب - /prɪˈskraɪb/ | تجویز کردن |
hope | هُپ - /hoʊp/ | امیدوار بودن |
antibiotic | اَنتی بایُتیک - /ˌænt̬ibaɪˈɑːt̬ɪk/ | آنتی بیوتیک |
prescription | پرِس کریپشِن - /prɪˈskrɪpʃn/ | نسخه |
medicine | مِدیسِن - /ˈmedəsn/ | دارو |
pill | پیل - /pɪl/ | قرص |
side effect | ساید ایفِکت - /ˈsaɪdəˈfekt/ | عوارض جانبی |
at least | اَت لیست - /ət ˈliːst/ | حداقل |
receipt | ریسیت - /rɪˈsiːt/ | رسید |
credit card | کرِدیت کارد - /ˈkredətˈkɑːrd/ | کارت اعتباری |