ترید کردن ارز دیجیتال، فعالیتی است که در آن فرد با خرید و فروش ارزهای دیجیتال در بازارهای مالی سعی در کسب سود دارد. این فرآیند شامل مفاهیم و اصطلاحات کلیدی متعددی است که برای موفقیت در این بازار، آشنایی با آنها ضروری است. در این مقاله، ما به تعدادی از اصطلاحات کلیدی رایج در ترید ارزهای دیجیتال اشاره میکنیم:
1. Blockchain (زنجیره بلوک):
زنجیرهای از بلوکهایی که اطلاعات معاملات را در خود ثبت میکنند. این فناوری به عنوان پایه و اساس بسیاری از ارزهای دیجیتال عمل میکند و تضمینکننده امنیت و شفافیت معاملات است.
2. Wallet (کیف پول):
یک برنامه دیجیتالی یا دستگاه فیزیکی که امکان ذخیرهسازی و انجام معاملات ارزهای دیجیتال را فراهم میآورد. کیف پولها شامل کلیدهای خصوصی میباشند که به عنوان امضای دیجیتال تریدرها عمل میکنند.
3. Exchange (صرافی):
بسترهای آنلاین که به کاربران اجازه میدهند ارزهای دیجیتال را خریداری یا بفروشند. برخی از صرافیهای بزرگ عبارتند از Binance, Coinbase, و Kraken.
4. Altcoin (آلتکوین):
هر نوع ارز دیجیتال به جز بیتکوین. مانند Ethereum, Ripple, Litecoin و غیره.
5. ICO (عرضه اولیه سکه):
یک روش برای جمعآوری سرمایه از طریق ارائه یک ارز دیجیتال جدید به سرمایهگذاران. این کار مشابه عرضه اولیه سهام در بازار سهام است.
6. Market Cap (ارزش بازار):
محاسبه کل ارزش بازاریک ارز دیجیتال، معمولاً با ضرب تعداد واحدهای یک ارز در قیمت فعلی آن ارز.
7. HODL:
یک اصطلاح اینترنتی که از یک غلط تایپی منشعب شده است و به معنای نگه داشتن ارز دیجیتال به جای فروش آن در شرایط ناپایدار بازار است.
8. Bull Market (بازار گاوی):
یک دوره زمانی که در آن قیمتها در حال افزایش هستند و بازار به طور کلی با خوشبینی مواجه است.
9. Bear Market (بازار خرسی):
دورهای که در آن قیمتها در حال کاهش هستند و بازار معمولاً با بدبینی شدید همراه است.
10. FOMO (ترس از دست دادن):
مفهومی است که تریدرها را به خرید در یک بازار متورم از ترس دست نیافتن به سود بیشتر وادار میکند.
اینها تنها نمونههایی از اصطلاحات متنوعی هستند که هر تریدر ارز دیجیتال باید با آنها آشنایی داشته باشد. شناخت دقیق این مفاهیم میتواند در تصمیمگیریهای معاملاتی و مدیریت ریسک، نقش مهمی ایفا کند.
11. Day Trading (معامله روزانه):
این استراتژی شامل خرید و فروش ارزهای دیجیتال در طول یک روز معاملاتی است به امید کسب سود از نوسانات قیمت کوتاهمدت. معاملهگران روزانه معمولاً نیاز به توجه دائم و سرعت بالا در تصمیمگیری دارند.
12. Swing Trading (معامله گردائی):
معاملهگران گردآوری به دنبال بهرهبرداری از نوسانگیریهای قیمت در بازههای زمانی بلندتر (از چند روز تا چند هفته) هستند. این نوع معامله به تحلیل تکنیکی عمیقتری نیاز دارد.
13. Position Trading (معامله موقعیتی):
معاملهگران موقعیتی برای مدت زمان طولانیتری در سرمایهگذاریهای خود ماندگار هستند که میتواند از چند هفته تا چند ماه باشد. این رویکرد اغلب با تمرکز بر تحلیل بنیادی و کلان دادهها انجام میشود.
14. Scalping (اسکالپینگ):
یکی از سریعترین استراتژیهای معاملاتی، اسکالپینگ است که در آن تریدرها به دنبال کسب سود از تغییرات بسیار کوچک قیمت هستند. معاملهگران اسکالپ معمولاً در عرض چند دقیقه یا کمتر، معاملات خود را باز و بسته میکنند.
15. Stop Loss (توقف زیان):
یک ابزار مدیریت ریسک که تریدرها برای محدود کردن احتمال زیان در معاملات خود تعیین میکنند. توقف زیان دستوری است که معامله را به طور خودکار در یک قیمت معین میبندد.
16. Take Profit (گرفتن سود):
مشابه توقف زیان، گرفتن سود دستوری است که تریدرها استفاده میکنند تا زمانی که قیمت به یک سطح معین برسد، سود خود را به طور خودکار قفل کنند.
17. Liquidity (نقدینگی):
میزانی که یک دارایی میتواند سریع و بدون تأثیر زیادی بر قیمت خود به پول نقد تبدیل شود. ارزهای دیجیتال با نقدینگی بالا، معاملات راحتتر و کم هزینهتری دارند.
18. Volume (حجم):
حجم معاملات نشاندهنده تعداد کل واحدهای یک ارز دیجیتال است که در یک دوره زمانی مشخص معامله شدهاند و میتواند نشاندهنده علاقه و فعالیت بازار باشد.
19. Pump and Dump (پمپ و دامپ):
یک شیوه کلاهبرداری که در آن گروههایی از سرمایهگذاران قیمت یک ارز دیجیتال خاص را با خریداریهای هماهنگ و تبلیغات گسترده بالا میبرند و سپس آن را در قیمتهای بالا به سایر سرمایهگذاران فروخته، موجب افت قیمت میشوند.
20. Fundamental Analysis (تحلیل بنیادی):
تحلیل بنیادی عبارت است از ارزیابی یک ارز دیجیتال بر اساس عوامل اساسی مانند اخبار اقتصادی، نوآوریهای فنی، تیم توسعهدهنده، و روندهای رایج بازار.
این اصطلاحات و مفاهیم، اجزای اساسی دانش پایهای لازم برای فعالیت در بازار ارزهای دیجیتال محسوب میشوند. هر معاملهگری برای دستیابی به موفقیت، باید با پیچیدگیها و چالشهای مرتبط با این مفاهیم آشنا باشد و استراتژیهای معاملاتی خود را بر اساس دانش کامل تنظیم کند.
21. Technical Analysis (تحلیل تکنیکی):
یک روش معاملاتی که در آن معاملهگران بر روی مطالعه نمودارهای قیمت و حجم معاملاتی تکیه میکنند تا الگوها و روندهای معاملاتی را شناسایی کرده و پیشبینیهایی در مورد حرکات قیمتی آتی داشته باشند.
22. Candlestick Chart (نمودار کندلاستیک):
نوعی نمودار مورد استفاده در تحلیل تکنیکی که اطلاعات قیمتی شامل قیمت بازگشایی، بسته شدن، بالاترین و پایینترین قیمت را در یک دوره زمانی مشخص نشان میدهد.
23. Resistance and Support (مقاومت و حمایت):
سطوح قیمتی در نمودار که به نظر میرسد مانع از افزایش بیشتر (مقاومت) یا کاهش بیشتر (حمایت) قیمت باشند. معاملهگران اغلب از این سطوح برای تعیین نقاط ورود و خروج معاملات استفاده میکنند.
24. Trend Lines (خطوط روند):
خطوطی که روی نمودارها کشیده میشود تا روند کلی حرکت قیمت را نشان دهد. خطوط روند بالارونده، نزولی و افقی میتوانند به شناسایی روندها و الگوهای ترید کمک کنند.
25. Moving Averages (میانگینهای متحرک):
میانگین قیمت یک ارز دیجیتال در یک بازه زمانی مشخص که به صورت مرتب بهروزرسانی میشود. استفاده از میانگینهای متحرک مختلف میتواند نمایی از تغییرات قیمت در بلندمدت و کوتاهمدت ارائه دهد.
26. RSI (شاخص قدرت نسبی):
یک معیار تکنیکی که سعی در اندازهگیری حدود بیشخرید یا بیشفروش یک ارز دیجیتال دارد. RSI معمولاً بین سطوح 0 تا 100 نوسان میکند.
27. MACD (تفاضل میانگین متحرک همگرا-واگرا):
یک شاخص تحلیل تکنیکی که به شناسایی تغییرات در قدرت، جهت، حرکت و مدت زمان روند یک ارز کمک میکند.
28. Fibonacci Retracement (بازگشت فیبوناچی):
یک ابزار تحلیل تکنیکی که در تعیین سطوح مقاومت و حمایت بالقوه از طریق استفاده از نسبتهای فیبوناچی در نمودار قیمت به معاملهگران کمک میکند.
29. Satoshi (ساتوشی):
واحد کوچکتر برای بیت کوین که یک صد میلیونیوم بیت کوین (0.00000001 BTC) است. نام این واحد از نام مخترع بیت کوین، ساتوشی ناکاموتو، گرفته شده است.
30. Tokenomics (توکنومیکس):
مطالعه و تحلیل اقتصادی توکنها، که شامل عرضه و تقاضا، نحوه توزیع توکنها، انگیزههای مالکیت، و سایر عوامل تأثیرگذار بر ارزش و قیمت آنها است.
31. DeFi (مالی غیرمتمرکز):
بخشی از بازار بلاکچین که شامل محصولات مالی غیرمتمرکز مانند وامها، تبادلات، و سایر خدمات مالی که بدون واسط نهادهای مالی سنتی ارائه میشوند.
این اصطلاحات بخشی از زبان نسبتاً جدید و رو به رشد معاملات ارز دیجیتال هستند که برای کسب دانش عمیقتر و ورود به این عرصه به شکل حرفهای ضرورت دارند. از آنجایی که بازار ارزهای دیجیتال میتواند بسیار نوسانی و پیشبینیناپذیر باشد، یادگیری و بهکارگیری این اصطلاحات صرفاً اولین گام در مسیر ترید موفق است.
32. Smart Contract (قرارداد هوشمند):
یک کد برنامهنویسی اجرا شده بر بستر بلاکچین که قراردادهای خودکاری را تعریف و اجرا میکند. این قراردادها میتوانند شرایط خاصی را اجرایی کنند بدون نیاز به طرف میانی.
33. Decentralized Exchange (DEX) (صرافی غیرمتمرکز):
یک پلتفرم تبادل ارز دیجیتال که بدون مدیریت مرکزی فعالیت میکند، که به کاربران اجازه میدهد به طور مستقیم با یکدیگر معامله کنند.
34. Centralized Exchange (CEX) (صرافی متمرکز):
پلتفرمهایی که به عنوان واسطه برای خرید و فروش ارزهای دیجیتال عمل میکنند و معاملات را به روش متمرکز کنترل میکنند.
35. Initial Exchange Offering (IEO) (پیشنهاد اولیه صرافی):
زمانی که یک صرافی متمرکز، توکنهای جدیدی را برای فروش به سرمایهگذاران ارائه میدهد و به عنوان واسطه بین توسعهدهندگان و سرمایهگذاران عمل میکند.
36. Non-Fungible Tokens (NFTs) (توکنهای غیر قابل تعویض):
نوع خاصی از دارایی دیجیتال که هر کدام منحصر به فرد هستند و نمیتوانند به صورت یک به یک با دارایی دیگری معاوضه شوند. این توکنها اغلب برای نمایندگی از آثار هنری، جمعآوریهای دیجیتال و سایر داراییهای منحصربهفرد استفاده میشوند.
37. KYC (Know Your Customer) (شناخت مشتری):
فرآیندی که توسط صرافیها و سایر خدمات مالی برای تأیید هویت مشتریان خود قبل از اجازه معامله به آنها انجام میشود، معمولاً شامل ارائه مدارک هویتی میباشد.
38. Market Order (دستور بازار):
دستوری برای خرید یا فروش بلافاصله یک ارز دیجیتال با بهترین قیمت موجود در بازار.
39. Limit Order (دستور محدود):
دستوری برای خرید یا فروش یک ارز دیجیتال به یک قیمت مشخص یا بهتر.
40. Margin Trading (معامله با اعتبار):
یک نوع معامله که در آن تریدر میتواند با استفاده از اعتبار(وام) از صرافی، موقعیتهایی بزرگتر از مقدار کل سرمایه خود باز کند. این رویکرد ریسک معاملات را افزایش میدهد.
41. Hash Rate (نرخ هش):
مقدار پردازش قدرت یک شبکه بلاکچین که به عنوان نشاندهنده سلامت و امنیت شبکه است و معمولاً با تراهش در ثانیه اندازهگیری میشود.
42. Mining (استخراج):
فرآیندی که در آن تراکنشها تأیید و به بلاکچین اضافه میشوند. افرادی که در این فرآیند شرکت میکنند بهعنوان ماینرها شناخته میشوند، و در قبال کار خود پاداشهایی دریافت میکنند.
43. Fork (شاخه):
تغییری در پروتکل بلاکچین که میتواند باعث ایجاد دو زنجیرهبلوک متفاوت شود: فورک سخت (Hard Fork) و فورک نرم (Soft Fork).
44. Gas Fees (هزینههای گس):
واحدی برای اندازهگیری مقدار محاسبات مورد نیاز برای انجام تراکنشها یا عملیاتهای هوشمند در شبکههایی مانند اتریوم.
45. Wallet Address (آدرس کیف پول):
یک سری عدد و حرف منحصربهفرد که برای ارسال یا دریافت ارزهای دیجیتال استفاده میشود.
هرچند این لیست تمام اصطلاحات مورد نیاز برای معامله ارز دیجیتال نیست، اما دانستن آنها یک نقطه شروع قوی برای کسب درک بهتر از جهان پیچیده و جذاب معاملات ارزهای دیجیتال است. این دانش به همراه تجربه عملی، میتواند به تریدرها کمک کند تا در این بازار متغیر و سودآور به موفقیت دست یابند.
46. Airdrop (روش توزیع رایگان):
یک کمپین تبلیغاتی که طی آن توکنهای یک پروژه جدید بلاکچین به صورت رایگان یا به عنوان پاداش برای کاربران فعلی پلتفرم دیگر توزیع میشوند. این روش اغلب برای افزایش آگاهی و استفاده از یک توکن جدید بکار میرود.
47. Consensus Algorithm (الگوریتم اجماع):
روشی که شبکههای بلاکچین از آن برای توافق بر وضعیت یکسانی از دادهها و تأیید تراکنشها بدون نیاز به یک طرف مرکزی استفاده میکنند. مثالهایی از این الگوریتمها شامل Proof of Work (PoW) و Proof of Stake (PoS) هستند.
48. Proof of Work (PoW) (اثبات کار):
الگوریتم اجماعی که در آن ماینرها برای حل مسائل ریاضی پیچیده تلاش میکنند تا تراکنشها را تأیید و بلاکهای جدیدی را به بلاکچین اضافه کنند.
49. Proof of Stake (PoS) (اثبات سهام):
یک الگوریتم اجماع که در آن دارندگان سهام یا توکنها اجازه پیدا میکنند تا به تراکنشها مهر تایید بزنند و بلاکهای جدید بسازند براساس مقدار سهامی که در اختیار دارند.
50. Staking (حصار کشی):
فرآیندی که در آن دارندگان ارز دیجیتال آن را در کیف پول خود، به منظور کسب پاداشهای اضافی یا تأثیرگذاری در شبکه، قفل میکنند، به خصوص در شبکههایی که از الگوریتم اثبات سهام استفاده میکنند.
51. Cold Wallet/Cold Storage (کیف پول سرد/انبار سرد):
روشی برای نگهداری ارزهای دیجیتال به صورت آفلاین برای محافظت در برابر دزدی آنلاین. این روش، امنیت بیشتری نسبت به کیف پولهای گرم (آنلاین) ارائه میدهد.
52. Hot Wallet (کیف پول گرم):
کیف پول بلاکچین که همیشه به اینترنت متصل است و برای تراکنشهای روزمره ارز دیجیتال استفاده میشود. با اینکه استفاده از آنها آسان است، اما نسبت به کیف پولهای سرد از نظر امنیتی آسیبپذیرتر هستند.
53. Whitelist (فهرست سفید):
لیستی از آدرسهای کیف پول که از قبل برای دسترسی به برخی ویژگیها مانند شرکت در یک ICO تأیید شدهاند.
54. Node (گره):
یک کپی فعال از تمام یا بخشی از بلاکچین که به حفظ بهروزرسانی و امنیت شبکه کمک میکند. گرهها میتوانند ساده (فقط کپی اطلاعات) یا کامل (مشارکت در اعتبارسنجی تراکنشها) باشند.
55. Wallet Recovery Phrase (عبارت بازیابی کیف پول):
یک دنباله کلمات که به عنوان کلیدی برای بازیابی دسترسیها و ارزهای دیجیتال در صورت از دست دادن دسترسی به کیف پول استفاده میشود.
این لیست اصطلاحات کلیدی میتواند به عنوان مرجعی برای ورود و فعالیت در دنیای معاملات رمزارزها به کار رود. با این حال، همیشه در نظر داشته باشید که سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال میتواند ریسکهای بالایی داشته باشد و باید پیش از انجام هر گونه سرمایهگذاری خود را به خوبی از نظر آموزشی تجهیز کنید. همچنین، داشتن استراتژی مشخص برای مدیریت ریسک و سرمایه ضروری است.
56. Oracles (اوراکلها):
اوراکلها نقطه ارتباطی بین بلاکچینها و دنیای خارج هستند و اطلاعات مورد نیاز قراردادهای هوشمند را از منابع خارجی تأمین میکنند.
57. Delegated Proof of Stake (DPoS) (اثبات سهمیهبندی شده):
یک نوع الگوریتم اجماع که در آن سهامداران بزرگترین سهمها (دلیگیتها) را جهت انجام تراکنشها و تأیید بلاکها انتخاب میکنند.
58. Yield Farming (استخراج بازده):
روشی در مالی غیرمتمرکز (DeFi) که در آن سرمایهگذاران ارزهای دیجیتال خود را قرض میدهند یا در پولهای استخراج (Liquidity Pools) قرار میدهند تا بازده (بهره یا پاداش) کسب کنند.
59. Liquidity Pool (استخر نقدینگی):
مجموعهای از وجوه باز که توسط کاربران در یک پلتفرم DeFi سپرده شدهاند تا کارمزد تراکنش، قرضدهی، یا دیگر فعالیتهای مالی را پشتیبانی کنند.
60. Liquidity Provider (فراهمکننده نقدینگی):
فردی که توکنهای خود را در یک استخر نقدینگی DeFi قرار میدهد تا کارمزد تراکنش بدست آورد و به کارآمدی بازار کمک کند.
61. Impermanent Loss (زیان غیردائمی):
زیانی که میتواند هنگام قرار دادن داراییها در یک استخر نقدینگی رخ دهد و به دلیل نوسان قیمتهای توکنها نسبت به زمانی که توکنها به استخر اضافه شدند، ایجاد میشود.
62. Slippage (لغزش قیمت):
تفاوتی که ممکن است بین قیمت مورد انتظار ترید و قیمتی که معامله واقعاً در آن انجام میشود، به وجود آید، اغلب به دلیل تغییرات سریع در بازار.
63. Decentralized Application (DApp) (برنامه غیر متمرکز):
برنامههایی که بر بستر بلاکچین اجرا میشوند و ویژگیهای غیرمتمرکز و بدون اعتماد را ارائه میدهند.
64. Initial Farm Offering (IFO) (پیشنهاد مزرعهداری اولیه):
رویدادی که در آن کاربران میتوانند با کاشت (stake) یا قرض دادن توکنهای خود در یک استخر نقدینگی، به توکنهای یک پروژه جدید دسترسی پیدا کنند.
65. Wrapped Tokens (توکنهای پوشانده شده):
توکنهایی که ارزش یک دارایی دیگر را نمایندگی میکنند و اغلب برای ایجاد امکان معامله داراییهایی که در اصل در شبکههای مختلف هستند، بهکار میروند.
66. TVL (Total Value Locked) (کل ارزش قفل شده):
مقدار کل داراییهای قفل شده در یک پروتکل DeFi، که معیاری برای اندازهگیری کل سرمایهای است که در آن پروتکل مورد استفاده قرار گرفته است.
67. Cross-Chain (زنجیرهای متقاطع):
قابلیت و فناوریهایی که اجازه انتقال دادهها و ارزشها را بین بلاکچینهای مختلف فراهم میآورد، و از این طریق تعاملات بین شبکهها را ممکن میسازد.
68. Flash Loan (وام فوری):
نوعی وام در دنیای DeFi که بدون نیاز به ضامن ارائه میشود و باید در طی یک تراکنش واحد بازپرداخت شود.
69. Testnet (شبکه آزمایشی):
نسخهای تجربی از یک بلاکچین که برای آزمایش و توسعه بدون آسیب رساندن به شبکه اصلی بهکار میرود.
70. Mainnet (شبکه اصلی):
شبکه بلاکچین زنده و فعالی که تراکنشهای واقعی و حسابهای کاربری را انجام میدهد.
این اصطلاحات تنها بخشی از واژگان فزایندهای است که در حوزه پیچیده و همچنان در حال توسعه ارزهای دیجیتال و تکنولوژیهای مرتبط با آنها به کار میرود. توصیه میشود که قبل از ورود به این حوزه، به تحقیقات عمیقتر و یادگیری مداوم ادامه دهید.
71. DAO (سازمان خودگردان غیرمتمرکز – Decentralized Autonomous Organization):
یک سازمان یا بستری که بر پایه کدنویسی بلاکچین ایجاد شده و توسط قراردادهای هوشمند کنترل میشود، بدون نیاز به ساختار مدیریتی متمرکز.
72. Layer 2 Solution (راهکار لایه دوم):
تکنولوژیهایی که به منظور پشتیبانی از تراکنشهای بلاکچین و کاهش بار شبکه اصلی (مانند اتریوم)، بر روی یک لایهای ثانویه ساخته شدهاند. این راهکارها برای بهبود توان عملیاتی و کارمزدهای شبکه طراحی شدهاند.
73. Gas Limit (حد گس):
مقدار گسی که کاربر حاضر است برای یک تراکنش بلاکچین هزینه کند. این محدودیت، حداکثر مقدار گسی که در یک تراکنش خاص به کار میرود را تعیین میکند.
74. Sharding (تقسیمبندی):
یک روش برای مقیاسبندی شبکههای بلاکچین با تقسیمبندی دادهها به بخشهای کوچکتر که توسط گرههای مختلف در شبکه پردازش میشوند.
75. Soft Cap (حد پایین فروش):
حداقل میزان پول در یک پروژه که باید در طول رویدادی مانند ICO یا IEO جمعآوری شود تا پروژه به عنوان مقرون به صرفه شناخته شود.
76. Hard Cap (حد بالای فروش):
حداکثر میزان پولی که یک پروژه قصد دارد از طریق فروش توکن در یک عرضه اولیه جمعآوری کند.
77. Scalability (قابلیت مقیاسپذیری):
توانایی یک سیستم بلاکچین برای پردازش تراکنشهای بیشتر در زمانی کوتاهتر بدون کاهش عملکرد یا افزایش کارمزد به منظور رفع نیازهای یک شبکه در حال رشد.
78. Sidechain (زنجیره فرعی):
بلاکچین مجزایی که به زنجیره اصلی ارتباط دارد و میتواند دارای قوانین و خصوصیات متفاوتی نسبت به زنجیرهای که به آن متصل است، باشد.
79. Altcoin (التکوین):
هر رمزارزی به جز بیت کوین شناخته میشود. التکوینها میتوانند متفاوت از بیت کوین، دارای خصوصیات منحصر به فردی باشند.
80. Bear Market (بازار نزولی):
یک دوره زمانی که در آن قیمتها در بازار به طور گسترده کاهش مییابد. واژه “خرس” (Bear) به دلیل روند حملهای که از بالا به پایین است در نظر گرفته شده است.
81. Bull Market (بازار صعودی):
یک دوره زمانی که در آن قیمتها در بازار به طور گسترده افزایش مییابد. واژه “گاو” (Bull) به دلیل روند حملهای که از پایین به بالا است در نظر گرفته شده است.
82. Pump (بالا بردن قیمت):
یک افزایش ناگهانی و شدید در قیمت یک ارز دیجیتال، که اغلب نتیجه خریدهای هماهنگ و یا شایعات مثبت رایج در بازار است.
83. Dump (فروشندگی قیمت):
یک کاهش ناگهانی در قیمت یک ارز دیجیتال ناشی از فروش گسترده و هماهنگ به منظور گرفتن سود از افزایش قیمتها است.
84. HODL (نگهداری طولانیمدت):
یک استراتژی سرمایهگذاری که در آن کاربران به جای فروش در بازارهای نزولی، ارزهای دیجیتالشان را به امید افزایش قیمتها در آینده نگه میدارند.این عبارت ناشی از یک غلط تایپی ازتم هولد در یک انجمن آنلاین در سال 2013 است.
85. Market Capitalization (ارزش بازار):
کل ارزش دلاری یک ارز دیجیتال در بازار، معمولاً با ضرب کردن تعداد واحدهای به گردش در بازار در قیمت فعلی هر واحد محاسبه میشود.
*86. FOMO (ترس از دست دادن فرصت):
یک حالت روانشناختی که در آن سرمایهگذاران به دلیل ترس از دست دادن فرصتهای سودبر، به صورت عجولانه و بدون تحقیق کافی وارد یک سرمایهگذاری میشوند.
87. Layer 1 (لایه اول):
اصطلاحی برای اشاره به بلاکچین اصلی یک شبکه دیجیتال، مانند بیت کوین یا اتریوم، که حامل تراکنشهای اساسی است.
88. Validator (اعتبارسنج):
افراد یا نهادهایی که وظیفه تایید صحت تراکنشها و بلاکهای جدید در شبکههایی که مبتنی بر اثبات سهام هستند را دارند.
89. Governance Token (توکنهای حاکمیتی):
توکنهایی که به دارندگان خود امکان میدهند در تصمیمگیریهای مربوط به اجرای و بهروزرسانیهای یک پروتکل DeFi شرکت کنند.
90. DeFi 2.0 (مالی غیرمتمرکز نسل دوم):
تکامل و نسل بعدی پلتفرمهای مالی غیرمتمرکز که با هدف رفع مشکلات و چالشهای موجود در نسخه اولیه DeFi طراحی شدهاند.
این اصطلاحات پیشرفتهتر، هر چند پیچیده، جزء حیاتی جنبههای مختلف معاملات رمزارز و فناوریهای بلاکچین هستند. به عنوان یک معاملهگر یا سرمایهگذار، داشتن دانش کافی درباره این واژهها میتواند در فهم بهتر فرصتها و ریسکهای موجود کمک کننده باشد.